Monday, July 28, 2008

مثلث شیشه ای

مثلث شیشه ای به چه دلیل توقیف شد؟


تب التهاب توقیف مثلث شیشه ای از انجایی شروع شد که رضا رشید پور تهیه کننده و مجری این برنامه با دعوت از مهمانان سیاسی جناح ها مخالف دولت و انتقاد صریح ان ها از عملکرد دولت نهم و به چالش کشاندن دولت احمدی نژاد صدای طرفداران دولت را درآورد.مهمان هایی همچون علی عبدالعلی زاده وزیر مسکن دولت اصلاحات که با اعلام مسائلی از قبیل گرانی بیش از اندازه مسکن ، تبلیغات دولت نهم و بیان اینکه "در طول هشت سال ریاست اقای خاتمی قیمت مسکن تنها دو برابر شد ولی در طی این سه سال ریاست اقای احمدی نژاد قیمت مسکن در تهران به ۵ برابر رسیده است". خشم دولتی ها را برانگیخت..


انتقادات کارشناسانه علی عبدالعلی زاده در حدی بود که مجری برنامه چندین بار مجبور به بیان این جمله شد که" برنامه ما بی طرف است و از مسئولین دولت جهت دفاع از سیاست های خود در بخش مسکن دعوت خواهیم کرد که به مثلث شیشه ای بیایند."


پیش از این مهدی کروبی ، محمد هاشمی نیز به این برنامه دعوت شده بودند که اظهارات ان ها موجب اعتراض طرفداران دولت شده بود.همچنین داود دانش جعفری نیز چندی پس از برکناری از وزارت اقتصاد به این برنامه دعوت شد که او نیز انتقادات زیادی از دولت دکتر احمدی نژاد کرد.. به تمسخر گرفتن مدیریت علی ابادی معاون اول رییس جمهور نیز از سوی فیروز کریمی در این برنامه در نوع خود جالب بود ، چنانکه وقتی درباره مهندس علی ابادی از فیروز کریمی در انتهای برنامه سوال شد ، او این چنین جواب داد: جناب آقاي علي‌آبادي مديري بسيار دانا، ‏توانا و هوشمند و موفق در شهرداري تهران بودند!" رشید پور هم هرچه سعی کرد نتوانست جلوی خنده خود را بگیرد و به نوعی معاون اول رییس جمهور با این جواب فیروز کریمی و خنده بیش از حد رشید پور تحقیر شد.


حضور علی شمخانی و اظهارات عجیب ایشان در مورد اینکه بنی صدر در جنگ هرگز خیانت نکرد! بسیار شنیدنی بود.


رشید پور پس از بازگشت از سفر خارجه خود در اواسط خرداد در اولین برنامه کنایه های جالبی به نحوه ازادی در ایران و در الویت بودن یا نبودن مبارزه با دیش های ماهواره بیان کرد: "برای من جالب بود که اونجا همه ایرونی ها از طریق ماهواره برنامه مثلث شیشه ای رو می دیدند و از اظهار لطفشون ممنونم." وی همچنین در ادامه افزود: "خیلی خوبه که اونا میتونستن بدون هیچ مجازاتی برنامه مارو ببینند و اصلا طرح مبارزه با ماهواره ندارند که بخواد در الویت باشه یا نباشه"! این جمله او کنایه به سردار رادان بود که در برنامه مثلث شیشه ای در اردیبهشت ماه بیان کرده بود که فعلا طرح مبارزه با دیش های ماهواره در الویت ما نیست.


در سالروز ولادت حضرت فاطمه(س) با دعوت از بهاره رهنما شبی به یاد ماندنی را برای مثلث شیشه ای رقم زد. چراکه با ورود دختر ۱۰ ساله بهاره رهنما به روی صحنه،رشید پورهم به او دست داد! بلافاصله خودش متوجه اشتباه بزرگش مقابل دوربین جمهوری اسلامی شد و با بیان اینکه این کوچولو ۹ سالش هنوز تموم نشده خود را تبرئه کرد ولی افسوس که فایده ای نداشت ، چرا که در ابتدای برنامه بهاره رهنما عنوان کرده بود که " من افتخار می کنم که ۱۰ ساله مادر هستم و خدا این نعمت بزرگش رو از من دریغ نکرده".


اتهامات نشریات وابسته به دولت: مثلث شیشه ای یا گروهک شیطان پرستی؟!!!


انتقاد های بی اساس روزنامه های دولت هم که در اوایل تیر ماه به اوج خود رسیده بود بسیار زننده و زشت بود. روزنامه جوان که یکی از حامیان دولت است اتهامات بی پایه و اساسی را به برنامه مثلث شیشه ای روانه کرد. در یکی از این اتهامات بی شرمانه ، این روزنامه برنامه مثلث شیشه ای را به دلیل وجود دکوراسیون مثلثی شکل به یکی از گروه های شیطان پرستی نسبت داد که مثلث و هرم اصلى ترين نمادهاى شيطان پرستان و فراماسونرهاست! همچنين اين روزنامه نزديک به ‏سپاه پاسداران نوشت: "رنگ قرمز و تركيبش با زرد از اصلى ترين سمبل هاى اين گروه جعلى است كه در دكور استفاده ‏فراوانى از اين رنگها و تركيبش شده است." روزنامه جوان همچنين نوشته بود: "رنگ قرمز صندلى و ميزمجرى و ‏ميهمان بسيار شبيه طيف قرمز مورد استفاده در سمبل ها و نمادهاى شيطان پرستان میباشد." انچنان که این رزونامه نوشته از این پس باید مثلث و منشور را از کتب درسی کودکان حذف کرد چرا که نماد شیطان پرستیست! و همچنین رنگ زرد و قرمز را باید نجس اعلام کنیم و نعوذ بالله را در اول اسم پرسپولیس بیاوریم تا حلال شود.. کودکان نیز باید توجه داشته باشند که هنگام کشیدن نقاشی وقبل از استفاده از رنگ های قرمز و زرد با گفتن ذکر: از رنگ زرد استفاده میکنم قربت الی الله نقاشی خود را حلال کنند..


بله چنین بود که این برنامه سر انجام و همانطور که از دولت ازادی خواه ایران انتظار می رفت توقیف شد و در انتهای اخرین برنامه رشید پور که پروژه موفق خود را نا تمام می دید به طور کنایه گفت:"الان مهم‌ترين وظيفه‌ي همه‌ي ما ‏تلاش براي صرفه‌جويي در مصرف برق است، چون برنامه‌ي ما خيلي روشن بود، برق زيادي مصرف مي‌شد‎".


و بدین ترتیب بود که پرونده مثلث شیشه ای هم بسته شد. مانند روزنامه شرق ، یاس نو ، تهران امروز و هزاران سایت خبری ، نشریه و روزنامه دیگر

Sunday, July 13, 2008

آخوند خیلی باحال در باب اروپا و عرق خوری

پلیس زن


پليسهاي زن در يورو 2008


پليسهاي زن در كشور هلند مجهز به گازهاي اشگ آور و فلفل


پليسهاي زن در كشور عزيزمان ايران در حين انجام وظيفه

Friday, July 11, 2008

ایران عکس آزمایش موشکی را دستکاری کرده

من فقط یه کم کانتراست تصویالا رو کم کردم تا ببینید چه ناشیانه موشک وسطی به تصویر اضافه شده
هاله سفید اطراف دود موشک وسط به خاطر چه چیزی جز دستکاری عکس میتونه باشه



Friday, July 4, 2008

آواز دلفين ها

متن زیر از "مسیح علی نژاد" موجب توقیف روزنامه اعتماد ملی شد

زمان زيادي از رو‌زهاي گرم حضور گروه ما در منطقه آزاد كيش گذشته است اما هنوز چرخش رندانه دست‌هاي مرد جوان در آسمان كوچك پارك دلفين‌ها چنان قدرتمند بر صورت و سيرت ذهن و خيال مانده است كه چرخش دست‌هاي مرد جوان ديگري در آسمان نقطه ديگري از ايران كافي است تا رقص دلفين‌ها دوباره در برابر چشمانم زنده ‌شود. حكايت غريبي است رقص و آواز دلفين‌هاي جزيره. پس از تحمل ساعت‌ها گرسنگي و بي‌غذايي، دست مرد جوان كه از سبد آذوقه بيرون مي‌آيد، دلفين‌ها معصومانه اما هنرمندانه سر و بال مي‌جنبانند و سپس به لقمه كوچكي قانع مي‌شوند و تن به خيسي استخر زيباي پارك مي‌دهند. با اشاره‌اي ديگر از سوي صاحب لقمه‌هاي از پيش مهيا شده، ناباورانه مي‌بينيم كه از گلوي اين بي‌زبان‌هاي زيبا، صدا‌هايي هماهنگ اما ناهمگون به گوش مي‌رسد. مرد جوان مغرور از همراهي دلفين‌ها آواز غريب دلفين‌ها را رهبري مي‌كند، دلفين‌ها بلندتر مي‌خوانند، جمعيت به آوازخواني اين موجودات دلفريب دل مي‌بازد و آسمان جزيره پر مي‌شود از شور و شعف كساني كه هم‌پا و همراه شدن دلفين‌ها با مرد جوان را به بزم نشسته‌اند. غافل از آنكه اين كنسرت با تمام زيبايي‌هاي بي‌نظيرش، سمفوني گرسنگي و گردن‌كجي و گدايي و گريه دلفين‌ها بود براي لقمه‌اي كه به آن نيازمند بودند و اين احتياج بود كه آوازي چنين تلخ را رقم زد تا مرد جوان بر آن ببالد و فخرش را به جمعيتي بفروشد.

اين روزها كه ساكنان قواي اجرايي و تقنيني ابايي از اعتراف به كمرشكن شدن گراني و تورم در معيشت مردم ندارند و رئيس دولت تورم را «طعم تلخ» تعبير مي‌كند و وزير بازرگاني هم در پاسخ به اعتراضات نمايندگان در صحن علني مجلس، گراني را «غيرقابل كنترل» مي‌خواند شايد همدلا‌نه‌تر بتوان حكايت غريب احتياج و آواز دلفين‌ها را به حكايت غريب‌تر احتياج و نياز ملتي كه اينك به گرد رئيس‌جمهورشان در سفرهاي استاني حلقه مي‌زنند تعميم داد و از پيشداوري‌ها و متهم شدن به جنگ رواني‌و سياه‌نمايي‌ها نهراسيد. دست‌هايي كه در آسمان استان‌ها مي‌چرخد تا موج نامه‌ها و شكوه‌هاي ملتي را پارو كند تداعي‌گر چيست؟ جمعيتي كه مشفقانه و مشتاقانه به گرد دومين شخص كشور در سفر‌هاي استاني حلقه مي‌زنند تداعي‌گر كدامين نياز و احتياج هستند؟

مردمي كه پس از اخراج كامل اصلا‌ح‌طلبان از گردونه تصميم‌گيري كشور به جاي شعار اصلا‌حات سياسي، سينه سپركردن مرداني را ديدند كه تحول معيشتي و توزيع عدالت در زندگي روزمره را وعده داده بودند، اينك خود را به رئيس‌جمهور مي‌رسانند تا متناسب با همان وعده‌ها، نامه مكتوب كنند و بعيد است كسي به منظور نگراني‌اش از موانع ايجاد شده براي دستيابي ايران به فناوري هسته‌اي يا مخدوش شدن چهره حقوق بشر دوستانه ايران در ماجراي دستگيري و احضار زنان و دانشجويان يا ناديده ‌انگاشتن مباني گفت‌وگوي تمدن‌ها و ارزش نهادن به اصول جامعه مدني يا تقويت ادبيات ديپلماتيك در مراودات بين‌المللي به احمدي‌نژاد نامه بنويسد. آنان كه فريادشان از تورم و گراني‌هايي كه تا ديروز در دولت و مجلس انكار مي‌شد و به تازگي اصرار مي‌شود تا قصورشان را به گردن ديگري بيندازند، قطعا صف‌نشين و صدرنشين نامه‌نويسان به رئيس دولت هستند. جمعيت ديگر كساني هستند كه پشت درهاي بسته نظام نامنظم اداري جامانده‌اند و از آن جايي كه خلق و خوي آقاي رئيس در پيش بردن و مسكن‌هاي آني گذاشتن بر دردهاي عميق را مي‌دانند، شكوه‌نامه به محضر رئيس آورده‌اند. نمي‌توان كساني كه به دنبال بخشش بهره‌هاي بانكي يا دريافت وام‌ها و كمك‌ خرج عروسي و تحصيل و اشتغال هستند را در صف نامه‌نگاران نديد. صداي فرياد توليد كنندگان و سرمايه‌گذاران ورشكسته، كارگران بيكار مانده، حقوق‌بگيران و بازنشستگان بي‌حقوق مانده هم از ميان جمعيت بلند است. از گلوي اقشار مختلف جامعه صداهايي هماهنگ اما ناهمگون بيرون مي‌آيد و چشم‌هايي خيره به آقاي رئيس است تا لقمه‌اي فراخور گرسنگي‌‌شان از آستين بيرون آید تا هم او كه پاسخ گرفته خرسند باشد و هم او كه پاسخ داده به لذت اين خرسندي ببالد و هم تماشاگران به وجد آيند و براي وجهه مردمي آقاي رئيس دستي به نشانه شعف بالا‌ ببرند و هورا بكشند.

در اين رهگذر نيز چه بسا فضايي حاصل مي‌شود كه در بزنگاه‌هاي انتخاباتي وعده‌هاي چرب‌تري مانند پرداخت مستقيم يارانه‌ها به مردم، جمعيتي را بيشتر از به انجام و فرجام رساندن امور زيربنايي كشور به وجد مي‌آورد.

و اما اينك در شرايطي كه ناشران، نويسندگان، صاحبان انديشه متفاوت با جريان حاكم، دانشجويان، استادان محذوف از دانشگاه، زنان مطرود جنبش‌هاي اجتماعي، رانده‌شدگان از عرصه سياسي و حزبي، منتقدان خودي و غيرخودي اعم از اصلا‌ح‌ طلبان ردصلا‌حيت‌شده، وزراي بركنارشده، مديران مستعفي، همراهان حذف‌شده دولت و در نهايت جمعيت مايوس و خاموشي كه صدايي از آنان در آخرين انتخابات كشور به گوش نرسيده است، هيچ سهمي در نامه‌نگاري به رئيس‌جمهور ندارند، به راحتي مي‌توان كنكاش كرد كه جمعيت حلقه‌زده به گرد رئيس‌جمهور چه كساني هستند، چه آواز تلخي را براي رئيس دولت مي‌خوانند و چه مي‌خواهند و سپس بايد متناسب با خواسته‌هاي آنان ثبات و پايداري در مديريت را پيشه كرد تا مبادا به تعبير مقام رهبري «عدالت بدون پيشرفت تنها منجر به برابري در فقر شود» در غير اين صورت است كه خالق سفرهاي استاني و خالق نامه‌نگاري‌هاي مردمي در دولت جاري تبديل مي‌شود به خالق كنسرت‌هاي غم‌انگيزي كه در آن، جمعيتي گرسنگي‌شان را آواز بخوانند و جمعيتي ديگر سرمست و دلخوش به اين همراهي‌هاي از سر نياز ببالند و نامش را بگذارند استقبال پرشور مردمي، غافل از آنكه اين سمفوني گرسنگي و گردن‌كجي و گريه است كه به رقص و آوازي تلخ شباهت دارد و چه بسا در تنهايي اشك‌هاي خود آقاي رئيس را هم جاري مي‌كند چرا كه راز دلفين‌هاي گرسنه را تنها كسي مي‌داند كه خود مسبب به‌وجود آمدن نياز و احتياج آنها است.

اعتماد ملي- مسيح علي نژاد