Sunday, December 21, 2008

لاریجانی در دانشگاه شیراز

سخنرانی تاریخی علی لاریجانی در دانشگاه شیراز
پنج‌شنبه، 18 مهر 1387


ادوارنیوز: بنا به گزارش منابع دانشجویی در شیراز پنج شنبه 18 مهرماه علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی، به دعوت تشکلِ جامعه اسلامی این دانشگاه برای سخنرانی به تالار فجر این دانشگاه آمده بود که این جلسه شاهد اعتراضات گسترده دانشجویان به رییس مجلس بوده است.

از ساعتی پیش از شروع این جلسه مامورین حراست دانشگاه و همچنین نیروهای امنیتی به وفور در سطح دانشگاه و در جلوی تالار فجر دیده می‌شدند. بنا به اعلام حراست، دانشجویان حق نداشتند کیف‌ها و موبایل‌های خود را به محل برگزاری جلسه وارد کنند و همه دانشجویان قبل از ورود به تالار بازبینی بدنی شدند. همچنین دانشجویان پلاکاردهایی با خود حمل می‌کردند که اجازه ورود به این پلاکاردها نیز داده نشد.
با باز شدن درب تالار فجر و ورود دانشجویان مشاهده شد که قسمت اعظم تالار، با نیروهای بسیجی که از بیرون دانشگاه آورده شده بودند، پر شده است با این وجود تعداد زیادی از دانشجویان منتقد توانستند به درون تالار فجر راه یابند.
قبل از ورود لاریجانی و پیش از آغاز جلسه، دانشجویان یکصدا سرود «یار دبستانی من» را خواندند و شعار می‌دادند: «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»، « نصر من‌الله و فتح قریب، ننگ بر این دولت مردم فریب»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و... با ورود علی لاریجانی به تالار فجر عده‌ای از دانشجویان وی را هو کردند و شعار می‌دادند: «خاتمی پاینده؛ رییس جمهور آینده». در ادامه جلسه لاریجانی در پشت تریبون قرار گرفت و دانشجویان در همین حین شعار می‌دادند: «مجلس فرمایشی نمی‌خوایم، نمی‌خوایم». لاریجانی سخنانش را چنین شروع کرد که «تعدادی از دانشجویان در همین ابتدای کار با شعارهای خود تکلیف انتخابات ریاست جمهوری را مشخص کردند» که دانشجویان دوباره شعار دادند: «خاتمی پاینده؛ رییس جمهور آینده». در ادامه وی برای دقایقی از افتخارات جمهوری اسلامی و این که جمهوری اسلامی تنها کشوری است که از حدود 30 سال پیش توانسته است خود را بلوک شرق و غرب جدا کند، سخن گفت. وی از پیشرفت علمی و هسته‌ای جمهوری اسلامی سخن گفت و اضافه کرد:« ایران تنها کشور مردمی در منطقه است که توانسته است جلوی زورگویی‌های آمریکا بایستد و مسیر پیشرفت را با افتخار طی کند» در همین حال یکی از دانشجویان از جای خود بلند شد و گفت: « ما این تاریخ سازی‌ها را زیاد شنیده‌ایم، اگر راست می‌گویید در مورد وضعیت فعلی صحبت کنید، در مورد تورم 28 درصدی، لایحه حمایت از خانواده، مدرک کردان، تعلیق و اخراج و زندانی کردن دانشجویان و مخالفان.» اما لاریجانی پاسخ دقیقی به این سوال مطرح شده نداد.
پس از اتمام سخنان لاریجانی از سوی جامعه اسلامی عنوان شد که اجازه طرح سوالات شفاهی را نخواهند داد و تنها سوالات کتبی مطرح خواهد شد.
دانشجویان که به شدت به این امر معترض بودند، اعتراض خود را با هو کردن به این مطلب نشان دادند. در جلسه پرسش و پاسخ یکی از سوالات در مورد مدرک کردان بود و دانشجویان خواستار استیضاح و برکناری علی کردان شده بودند. تعدادی از دانشجویان در این هنگام یکصدا شعار می دادند: «کردان مدارکت کو؟؛ مجلس نطارتت کو؟» لاریجانی اعلام کرد که «مجلس در هنگام دادن رای اعتماد به کردان از جعلی بودن مدرک وی خبر نداشته است و اصولا در چنین سطحی نباید چنین اشتباهی رخ داده باشد و مجلس کلا پایگاهی برای رسیدگی به مدارک افراد نیست، ولی اکنون جعلی شدن مدرک کردان محرز شده است،مجلس اقدامات لازم را برای برکناری وی انجام خواهد داد.» در این هنگام یکی از دانشجویان فریاد زد که « در صدا و سیما،کردان معاون خود شما بوده است. او با مدرک جعلی در دانشگاه تدریس کرده و حقوق گرفته است، چگونه شما می‌توانید همه‌ی این مسائل را انکار کنید؟» لاریجانی در پاسخ گفت: «در زمانی که کردان معاون من بوده است هم بنده از جعلی بودن مدرک وی اطلاع نداشته‌ام.» در این هنگام انشجویان لاریجانی را به شدت هو کردند. سوال دیگر که مطرح شد در مورد تجمعات یازده روزه در اسفندماه سال گذشته در دانشگاه شیراز بود و این که پس از این تحصن دانشجویان فراوانی به کمیته انضباطی فراخوانده شدند و با تعلیق و ممانعت از تحصیل مواجه شدند. دانشجویان در این هنگام شعار دادند: «دانشجو می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد» و... لاریجانی اما در جواب گفت که «سال گذشته در جریان این تجمعات قرار گرفته ام ولی از مطالبی که شما هم اکنون می‌گویید اطلاعی ندارم. شما می‌توانید موارد ذکر شده را از طریق یکی از نمایندگان استان فارس که هم‌اکنون هم در جلسه هستند پیگیری کنید.» در این هنگام یکی از دانشجویان فریاد زد: «حتما نماینده مورد نظر هم به شیوه‌ی دانشگاه زنجان این مسائل را پیگیری خواهد کرد.» این گفته باعث شد که دوباره دانشجویان رییس مجلس را هو کنند.
در ادامه کار تعدادی از دانشجویان تقاضای پرسش شفاهی کردند که یکی از آن‌ها توانست با فشار دانشجویان پشت تریبون قرار گیرد. این دانشجو گفت: « من با شما به عنوان رییس مجلس حرف نمی‌زنم و هیچ سوالی از شما با این عنوان ندارم، چرا که معتقدم شما ریاست مجلسی هستید که با ردصلاحیت‌های گسترده شورای نگهبان و گرفتن حق تصمیم‌گیری آزادنه از ملت بر سر کار آمده است. سخنان من ممکن است به گوش کسانی که در ردیف جلو نشسته‌اند و با اعمال سرکوب همه‌ی مجاری اعتراض و انتقاد را بسته‌اند خوش نیاید. از جمله انحلال انجمن اسلامی و تکصدایی کردن دانشگاه با ایجاد تشکل‌های دست‌ساز و دولتی...» این دانشجو در ادامه چنین اضافه کرد: «من از سه چیز متنفرم. یک محمود احمدی نژاد، به دلیل مردم فریبی و سرکوب آزادی‌های ملت. حتی از قیافه وی هم بدم می‌آید» در این هنگام عده‌ای از دانشجویان بسیجی به سمت وی حمله کردند که تعدادی از دانشجویان با کنترل آن‌ها نگذاشتند که به این دانشجو صدمه‌ای وارد شود. تریبون دانشجوی مورد نظر هم قطع شد و او نتوانست صحبت‌های خود را تکمیل کند. پس از صحبت‌های این دانشجو جو جلسه به شدت متشنج شد و تعدادی از دانشجویان بسیجی شعار می‌دادند: «مرگ بر منافق» در عوض بقیق دانشجویان هم شعار می‌دادند: «مرگ بر جیره خور»، «محمود احمدی نژاد؛ عامل تبعیض و فساد»، «نصر من الله و فتح قریب، ننگ بر این دولت مردم فریب» و... لاریجانی واکنشی به سخنان این دانشجو نشان نداد و از دانشجویان خواست که از این دعواها دست بردارند.
در ادامه سوالات کتبی، در مورد تفکیک جنسیتی که اخیرا در دانشگاه شیراز صورت گرفته است و کلاس‌های عمومی پسران و دختران از هم جدا شده است، بحث شد و لاریجانی گفت: « چرا شما دوست دارید همیشه قاطی باشید و دختر و پسر در کنار هم باشند.» دانشجویان این حرف لاریجانی را به شدت هو کردند و یکی از دانشجویان از جای خود برخاست و این حرف لاریجانی را توهین به دانشجویان خواند و از وی خواست که معذرت خواهی کند. لاریجانی هم در ادامه گفت: «اگر به کسی توهین شد، من واقعا عذر می‌خواهم».
پس از اتمام این جلسه دانشجویان یکصدا با هم سرود یار دبستانی من را خواندند و به سمت بیرون تالار حرکت کردند. دانشجویان در این هنگام با خیل عظیمی(حدودا 500 نفر) از دوستانشان روبرو شدند که نتوانسته بودند به درون تالار فجر راه یابند. پس از اتمام جلسه دانشجویان منتقد که تعدادشان به بیش از 800 نفر می‌رسد در میدان روبرو تالار فجر جمع شدند و به شعار دادن و سرود خواندن مشغول شدند. شعارها از این قرار بود: «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»، « دانشجو می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد»، «دانشجوی احضاری حمایتت می‌کنیم»، «ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «ستاره دانشجو مدال افتخار است» و... دانشجویان در حالی که شعار می‌دادند به سمت میدان پردیس ارم حرکت کردند و یک‌ساعت به شعار دادن و سرودخوانی مشغول بودند. گزارشی در مورد وضعیت بیرون تالار فجر در حین سخنرانی لاریجانی: علی لاریجانی در حالی در تالار فجر به سخنرانی می‌پرداخت که از ورود بیش از 500 نفر از دانشجویان به درون تالار فجر ممانعت به عمل آمده بود. این دانشجویان پلاکاردهایی به همراه خود داشتند که روی آن‌ها نوشته شده بود: «خواست ما استیضاح کردان و پیگرد قضایی وی»، «مجلس خانه ملت است، یا محل ضرب و شتم دانشجویان»، «سهمیه بندی جنسیتی، انقلاب فرهنگی دوم»، «بومی سازی پذیرش دانشجو = بی‌عدالتی» و... دانشجویان وقتی با درب‌های بسته روبرو شدند، حصارهای اطراف در کندند و شیشه‌های آن را شکستند ولی تعدادی از نیروهای بسیجی و حراست دانشگاه مانع ورود دانشجویان به درون تالار فجر شدند. دانشجویان مورد نظر تمام مدت سخنرانی را به شعار دادن سپری کردند و در حین خروج لاریجانی از تالار فجر شعار می دادند: «مجلس بی‌کفایت، مایه‌ی ننگ ملت» و...
حاشیه‌ای از جلسه سخنرانی لاریجانی:
پس از این یکی از دانشجویان با فشار حمایت دانشجویان منتقد توانست تریبون را در دست بگیرد و اعلام کرد که از محمود احمدی نژاد متنفر است، عده ای از نیروهای بسیج شعار دادند: «احمدی قهرمان،محبوب نسل جوان» این شعار نیروهای بسیج خنده و مسخره‌ی حضار را تا جایی به همراه داشت که لاریجانی
هم نتوانست جلوی خنده خودش را بگیرد


Friday, November 7, 2008

محمود جان

Mahmoud Saborjhian was born near Garmsar in the village of Aradan on 28 October 1956. In the 1950s, Ahmadinejad and his family moved from Aradan to Tehran in search of more economic prosperity; It was during this time period that the Saborjhian family changed its name to Ahmadinejad (source: wikipedia).


بدون شرح


Saturday, August 30, 2008

فرونشستن زمین در خیابان شریعتی تهران

عصر دوشنبه (چهارم شهریور 87) در خيابان شريعتي مقابل يخچال ، زمين به يكباره نشست كرد و يك خودرو به همراه تك‌سرنشين آن در چاله‌اي كه در 10 متر مربع و به عمق 6 متر روی خط عابر پیاده ايجاد شده بود فرو رفت.در اين حادثه به كسي آسيب نرسيده است.















عکاس: ساتيار امامي

منبع: جام جم آنلاين


Saturday, August 23, 2008

علی کردان متجاوز سابق

برادر علی کردان (وزیر کشور) نه تنها در جعل مدرک دکتری بلکه در امر تجاوز به عنف نیز در حال انجام وظیفه می باشد




Monday, August 18, 2008

بیانیه رسمی آکسفورد در مورد علی کردان

بیانیه دانشگاه آکسفورد در مورد مدرک علی کردان (وزیر کشور) را در اینجا ببینید

Body of Lies

گلشیفته فراهانی در کنار لئوناردو دیکاپریو در این فیلم بازی میکند






Align Center

Monday, July 28, 2008

مثلث شیشه ای

مثلث شیشه ای به چه دلیل توقیف شد؟


تب التهاب توقیف مثلث شیشه ای از انجایی شروع شد که رضا رشید پور تهیه کننده و مجری این برنامه با دعوت از مهمانان سیاسی جناح ها مخالف دولت و انتقاد صریح ان ها از عملکرد دولت نهم و به چالش کشاندن دولت احمدی نژاد صدای طرفداران دولت را درآورد.مهمان هایی همچون علی عبدالعلی زاده وزیر مسکن دولت اصلاحات که با اعلام مسائلی از قبیل گرانی بیش از اندازه مسکن ، تبلیغات دولت نهم و بیان اینکه "در طول هشت سال ریاست اقای خاتمی قیمت مسکن تنها دو برابر شد ولی در طی این سه سال ریاست اقای احمدی نژاد قیمت مسکن در تهران به ۵ برابر رسیده است". خشم دولتی ها را برانگیخت..


انتقادات کارشناسانه علی عبدالعلی زاده در حدی بود که مجری برنامه چندین بار مجبور به بیان این جمله شد که" برنامه ما بی طرف است و از مسئولین دولت جهت دفاع از سیاست های خود در بخش مسکن دعوت خواهیم کرد که به مثلث شیشه ای بیایند."


پیش از این مهدی کروبی ، محمد هاشمی نیز به این برنامه دعوت شده بودند که اظهارات ان ها موجب اعتراض طرفداران دولت شده بود.همچنین داود دانش جعفری نیز چندی پس از برکناری از وزارت اقتصاد به این برنامه دعوت شد که او نیز انتقادات زیادی از دولت دکتر احمدی نژاد کرد.. به تمسخر گرفتن مدیریت علی ابادی معاون اول رییس جمهور نیز از سوی فیروز کریمی در این برنامه در نوع خود جالب بود ، چنانکه وقتی درباره مهندس علی ابادی از فیروز کریمی در انتهای برنامه سوال شد ، او این چنین جواب داد: جناب آقاي علي‌آبادي مديري بسيار دانا، ‏توانا و هوشمند و موفق در شهرداري تهران بودند!" رشید پور هم هرچه سعی کرد نتوانست جلوی خنده خود را بگیرد و به نوعی معاون اول رییس جمهور با این جواب فیروز کریمی و خنده بیش از حد رشید پور تحقیر شد.


حضور علی شمخانی و اظهارات عجیب ایشان در مورد اینکه بنی صدر در جنگ هرگز خیانت نکرد! بسیار شنیدنی بود.


رشید پور پس از بازگشت از سفر خارجه خود در اواسط خرداد در اولین برنامه کنایه های جالبی به نحوه ازادی در ایران و در الویت بودن یا نبودن مبارزه با دیش های ماهواره بیان کرد: "برای من جالب بود که اونجا همه ایرونی ها از طریق ماهواره برنامه مثلث شیشه ای رو می دیدند و از اظهار لطفشون ممنونم." وی همچنین در ادامه افزود: "خیلی خوبه که اونا میتونستن بدون هیچ مجازاتی برنامه مارو ببینند و اصلا طرح مبارزه با ماهواره ندارند که بخواد در الویت باشه یا نباشه"! این جمله او کنایه به سردار رادان بود که در برنامه مثلث شیشه ای در اردیبهشت ماه بیان کرده بود که فعلا طرح مبارزه با دیش های ماهواره در الویت ما نیست.


در سالروز ولادت حضرت فاطمه(س) با دعوت از بهاره رهنما شبی به یاد ماندنی را برای مثلث شیشه ای رقم زد. چراکه با ورود دختر ۱۰ ساله بهاره رهنما به روی صحنه،رشید پورهم به او دست داد! بلافاصله خودش متوجه اشتباه بزرگش مقابل دوربین جمهوری اسلامی شد و با بیان اینکه این کوچولو ۹ سالش هنوز تموم نشده خود را تبرئه کرد ولی افسوس که فایده ای نداشت ، چرا که در ابتدای برنامه بهاره رهنما عنوان کرده بود که " من افتخار می کنم که ۱۰ ساله مادر هستم و خدا این نعمت بزرگش رو از من دریغ نکرده".


اتهامات نشریات وابسته به دولت: مثلث شیشه ای یا گروهک شیطان پرستی؟!!!


انتقاد های بی اساس روزنامه های دولت هم که در اوایل تیر ماه به اوج خود رسیده بود بسیار زننده و زشت بود. روزنامه جوان که یکی از حامیان دولت است اتهامات بی پایه و اساسی را به برنامه مثلث شیشه ای روانه کرد. در یکی از این اتهامات بی شرمانه ، این روزنامه برنامه مثلث شیشه ای را به دلیل وجود دکوراسیون مثلثی شکل به یکی از گروه های شیطان پرستی نسبت داد که مثلث و هرم اصلى ترين نمادهاى شيطان پرستان و فراماسونرهاست! همچنين اين روزنامه نزديک به ‏سپاه پاسداران نوشت: "رنگ قرمز و تركيبش با زرد از اصلى ترين سمبل هاى اين گروه جعلى است كه در دكور استفاده ‏فراوانى از اين رنگها و تركيبش شده است." روزنامه جوان همچنين نوشته بود: "رنگ قرمز صندلى و ميزمجرى و ‏ميهمان بسيار شبيه طيف قرمز مورد استفاده در سمبل ها و نمادهاى شيطان پرستان میباشد." انچنان که این رزونامه نوشته از این پس باید مثلث و منشور را از کتب درسی کودکان حذف کرد چرا که نماد شیطان پرستیست! و همچنین رنگ زرد و قرمز را باید نجس اعلام کنیم و نعوذ بالله را در اول اسم پرسپولیس بیاوریم تا حلال شود.. کودکان نیز باید توجه داشته باشند که هنگام کشیدن نقاشی وقبل از استفاده از رنگ های قرمز و زرد با گفتن ذکر: از رنگ زرد استفاده میکنم قربت الی الله نقاشی خود را حلال کنند..


بله چنین بود که این برنامه سر انجام و همانطور که از دولت ازادی خواه ایران انتظار می رفت توقیف شد و در انتهای اخرین برنامه رشید پور که پروژه موفق خود را نا تمام می دید به طور کنایه گفت:"الان مهم‌ترين وظيفه‌ي همه‌ي ما ‏تلاش براي صرفه‌جويي در مصرف برق است، چون برنامه‌ي ما خيلي روشن بود، برق زيادي مصرف مي‌شد‎".


و بدین ترتیب بود که پرونده مثلث شیشه ای هم بسته شد. مانند روزنامه شرق ، یاس نو ، تهران امروز و هزاران سایت خبری ، نشریه و روزنامه دیگر

Sunday, July 13, 2008

آخوند خیلی باحال در باب اروپا و عرق خوری

پلیس زن


پليسهاي زن در يورو 2008


پليسهاي زن در كشور هلند مجهز به گازهاي اشگ آور و فلفل


پليسهاي زن در كشور عزيزمان ايران در حين انجام وظيفه

Friday, July 11, 2008

ایران عکس آزمایش موشکی را دستکاری کرده

من فقط یه کم کانتراست تصویالا رو کم کردم تا ببینید چه ناشیانه موشک وسطی به تصویر اضافه شده
هاله سفید اطراف دود موشک وسط به خاطر چه چیزی جز دستکاری عکس میتونه باشه



Friday, July 4, 2008

آواز دلفين ها

متن زیر از "مسیح علی نژاد" موجب توقیف روزنامه اعتماد ملی شد

زمان زيادي از رو‌زهاي گرم حضور گروه ما در منطقه آزاد كيش گذشته است اما هنوز چرخش رندانه دست‌هاي مرد جوان در آسمان كوچك پارك دلفين‌ها چنان قدرتمند بر صورت و سيرت ذهن و خيال مانده است كه چرخش دست‌هاي مرد جوان ديگري در آسمان نقطه ديگري از ايران كافي است تا رقص دلفين‌ها دوباره در برابر چشمانم زنده ‌شود. حكايت غريبي است رقص و آواز دلفين‌هاي جزيره. پس از تحمل ساعت‌ها گرسنگي و بي‌غذايي، دست مرد جوان كه از سبد آذوقه بيرون مي‌آيد، دلفين‌ها معصومانه اما هنرمندانه سر و بال مي‌جنبانند و سپس به لقمه كوچكي قانع مي‌شوند و تن به خيسي استخر زيباي پارك مي‌دهند. با اشاره‌اي ديگر از سوي صاحب لقمه‌هاي از پيش مهيا شده، ناباورانه مي‌بينيم كه از گلوي اين بي‌زبان‌هاي زيبا، صدا‌هايي هماهنگ اما ناهمگون به گوش مي‌رسد. مرد جوان مغرور از همراهي دلفين‌ها آواز غريب دلفين‌ها را رهبري مي‌كند، دلفين‌ها بلندتر مي‌خوانند، جمعيت به آوازخواني اين موجودات دلفريب دل مي‌بازد و آسمان جزيره پر مي‌شود از شور و شعف كساني كه هم‌پا و همراه شدن دلفين‌ها با مرد جوان را به بزم نشسته‌اند. غافل از آنكه اين كنسرت با تمام زيبايي‌هاي بي‌نظيرش، سمفوني گرسنگي و گردن‌كجي و گدايي و گريه دلفين‌ها بود براي لقمه‌اي كه به آن نيازمند بودند و اين احتياج بود كه آوازي چنين تلخ را رقم زد تا مرد جوان بر آن ببالد و فخرش را به جمعيتي بفروشد.

اين روزها كه ساكنان قواي اجرايي و تقنيني ابايي از اعتراف به كمرشكن شدن گراني و تورم در معيشت مردم ندارند و رئيس دولت تورم را «طعم تلخ» تعبير مي‌كند و وزير بازرگاني هم در پاسخ به اعتراضات نمايندگان در صحن علني مجلس، گراني را «غيرقابل كنترل» مي‌خواند شايد همدلا‌نه‌تر بتوان حكايت غريب احتياج و آواز دلفين‌ها را به حكايت غريب‌تر احتياج و نياز ملتي كه اينك به گرد رئيس‌جمهورشان در سفرهاي استاني حلقه مي‌زنند تعميم داد و از پيشداوري‌ها و متهم شدن به جنگ رواني‌و سياه‌نمايي‌ها نهراسيد. دست‌هايي كه در آسمان استان‌ها مي‌چرخد تا موج نامه‌ها و شكوه‌هاي ملتي را پارو كند تداعي‌گر چيست؟ جمعيتي كه مشفقانه و مشتاقانه به گرد دومين شخص كشور در سفر‌هاي استاني حلقه مي‌زنند تداعي‌گر كدامين نياز و احتياج هستند؟

مردمي كه پس از اخراج كامل اصلا‌ح‌طلبان از گردونه تصميم‌گيري كشور به جاي شعار اصلا‌حات سياسي، سينه سپركردن مرداني را ديدند كه تحول معيشتي و توزيع عدالت در زندگي روزمره را وعده داده بودند، اينك خود را به رئيس‌جمهور مي‌رسانند تا متناسب با همان وعده‌ها، نامه مكتوب كنند و بعيد است كسي به منظور نگراني‌اش از موانع ايجاد شده براي دستيابي ايران به فناوري هسته‌اي يا مخدوش شدن چهره حقوق بشر دوستانه ايران در ماجراي دستگيري و احضار زنان و دانشجويان يا ناديده ‌انگاشتن مباني گفت‌وگوي تمدن‌ها و ارزش نهادن به اصول جامعه مدني يا تقويت ادبيات ديپلماتيك در مراودات بين‌المللي به احمدي‌نژاد نامه بنويسد. آنان كه فريادشان از تورم و گراني‌هايي كه تا ديروز در دولت و مجلس انكار مي‌شد و به تازگي اصرار مي‌شود تا قصورشان را به گردن ديگري بيندازند، قطعا صف‌نشين و صدرنشين نامه‌نويسان به رئيس دولت هستند. جمعيت ديگر كساني هستند كه پشت درهاي بسته نظام نامنظم اداري جامانده‌اند و از آن جايي كه خلق و خوي آقاي رئيس در پيش بردن و مسكن‌هاي آني گذاشتن بر دردهاي عميق را مي‌دانند، شكوه‌نامه به محضر رئيس آورده‌اند. نمي‌توان كساني كه به دنبال بخشش بهره‌هاي بانكي يا دريافت وام‌ها و كمك‌ خرج عروسي و تحصيل و اشتغال هستند را در صف نامه‌نگاران نديد. صداي فرياد توليد كنندگان و سرمايه‌گذاران ورشكسته، كارگران بيكار مانده، حقوق‌بگيران و بازنشستگان بي‌حقوق مانده هم از ميان جمعيت بلند است. از گلوي اقشار مختلف جامعه صداهايي هماهنگ اما ناهمگون بيرون مي‌آيد و چشم‌هايي خيره به آقاي رئيس است تا لقمه‌اي فراخور گرسنگي‌‌شان از آستين بيرون آید تا هم او كه پاسخ گرفته خرسند باشد و هم او كه پاسخ داده به لذت اين خرسندي ببالد و هم تماشاگران به وجد آيند و براي وجهه مردمي آقاي رئيس دستي به نشانه شعف بالا‌ ببرند و هورا بكشند.

در اين رهگذر نيز چه بسا فضايي حاصل مي‌شود كه در بزنگاه‌هاي انتخاباتي وعده‌هاي چرب‌تري مانند پرداخت مستقيم يارانه‌ها به مردم، جمعيتي را بيشتر از به انجام و فرجام رساندن امور زيربنايي كشور به وجد مي‌آورد.

و اما اينك در شرايطي كه ناشران، نويسندگان، صاحبان انديشه متفاوت با جريان حاكم، دانشجويان، استادان محذوف از دانشگاه، زنان مطرود جنبش‌هاي اجتماعي، رانده‌شدگان از عرصه سياسي و حزبي، منتقدان خودي و غيرخودي اعم از اصلا‌ح‌ طلبان ردصلا‌حيت‌شده، وزراي بركنارشده، مديران مستعفي، همراهان حذف‌شده دولت و در نهايت جمعيت مايوس و خاموشي كه صدايي از آنان در آخرين انتخابات كشور به گوش نرسيده است، هيچ سهمي در نامه‌نگاري به رئيس‌جمهور ندارند، به راحتي مي‌توان كنكاش كرد كه جمعيت حلقه‌زده به گرد رئيس‌جمهور چه كساني هستند، چه آواز تلخي را براي رئيس دولت مي‌خوانند و چه مي‌خواهند و سپس بايد متناسب با خواسته‌هاي آنان ثبات و پايداري در مديريت را پيشه كرد تا مبادا به تعبير مقام رهبري «عدالت بدون پيشرفت تنها منجر به برابري در فقر شود» در غير اين صورت است كه خالق سفرهاي استاني و خالق نامه‌نگاري‌هاي مردمي در دولت جاري تبديل مي‌شود به خالق كنسرت‌هاي غم‌انگيزي كه در آن، جمعيتي گرسنگي‌شان را آواز بخوانند و جمعيتي ديگر سرمست و دلخوش به اين همراهي‌هاي از سر نياز ببالند و نامش را بگذارند استقبال پرشور مردمي، غافل از آنكه اين سمفوني گرسنگي و گردن‌كجي و گريه است كه به رقص و آوازي تلخ شباهت دارد و چه بسا در تنهايي اشك‌هاي خود آقاي رئيس را هم جاري مي‌كند چرا كه راز دلفين‌هاي گرسنه را تنها كسي مي‌داند كه خود مسبب به‌وجود آمدن نياز و احتياج آنها است.

اعتماد ملي- مسيح علي نژاد

Saturday, June 28, 2008

او با ما ست


يکي ديگر از علائم ظهور

.

شیخ صدوق در کمال الدین از ابی عمیر و او از ابن اذینه روایت کرده که گفت : حضرت صادق فرمود : پدرم فرمود: « پيش از ظهور منجي، مردي قدبلند و سياه 1 در غرب به حکومت مي رسد که نشانه اي آشکار از جدم ابا عبدلله با اوست2. لشگر او قويترين لشکر روي زمين است3 و اين لشگر سرزمين کربلا را به تصرف در مياورد4 تا زمينه ظهور منجي را آماده سازد. او خون مدعيان دروغين جانشيني جدم اميرالمونين را در نجف5 و قم6 به زمين مي ريزد و نائبان دروغين مهدي7 را رسوا مي سازد. او پس از تسلط بر کربلا و نجف به سوي ري تاخته و فرمانرواي يک دست8 را که خود را به دروغ به ما منتسب مي کند نابود خواهد کرد. در آن زمان شيعيان ما نبايد شک کنند که اوباماست .» ( بحار الانوار - جلد سیزدهم - باب سی ام ) ا

-------------------------

ا1- اوباما سياه پوست است

ا2. نام مياني اوباما حسين است

ا3. ارتش آمريکا در حال حاضر قويترين ارتش دنياست

ا4. اين امر قبلا اتفاق افتاده و ارتش آمريکا عراق را تصرف کرده است

ا5. قبلا اتفاق افتاده

ا6. هنوز اتفاق نيافتاده است

ا7. خامنه اي و احمدي نژاد

ا8. خامنه اي

ا *** در باب سیم کتاب فوق چندین روایت در مورد آثار و علائم ظهور ذکر شده است که همگان را به خواندن این آنها دعوت می کنیم

Thursday, June 26, 2008

سوره محمود

بنام آنکه محمود را این ریختی آفرید (۱) و در آن نشانه های فراوان است (۲) و ما به شما چشم ندادیم مگر برای دیدن نشانه های محمود (۳) و دولت نهم (۴) نه آن خاتمی سوسول (۵) و درحالیکه اسرائیل محو میشود (۶) همانا پس باید در ایران قحطی بیاید (۷) و برق هی برود (۸) و بنزین سهمیه ای باشد (۹) چونکه صواب دارد (۱۰) ای کسانیکه هنوز به محمود ایمان نیاورده اید (۱۱) همانا بروید زودتر ایمان بیاورید (۱۲) که ما او را آفریدیم (۱۳) تا شما اینقدر مصیبت بکشید که در آن دنیا بار گناهانتان کم بشود (۱۴) ژ گ پ چ (۱۵) همانا که این چهار حرف در عربی نمیباشد (۱۶) ولی ما چون خدائیم حال میکنیم که بگوئیم (۱۷) و این اعجاز ماست (۱۸) همانطوریکه محمود (۱۹) و ما به شما مسکن دادیم (۲۰) تا محمود مشکلش را حل بکند (۲۱) و نعمتهای فراوان دادیم (۲۲) تا محمود برایتان جیره بندی بکند (۲۳) بلکه قدر نعمتهای ما را بیشتر بدانید (۲۴) خ (۲۵) و این حرف سرکاری بود (۲۶) همانطوریکه محمود هست (۲۷) و ما به شما گاز دادیم (۲۸) تا ترکمنستان آنرا قطع بنماید (۲۹) و کی فکرش را میکرد که اینطوری بشود (۳۰) جز محمود (۳۱) آیا نمی بینید (۳۲) که نفت سر سفره مردم است (۳۳) و جزایر تنبان (!) مال امارات (۳۴) همانگونه که خزر مال روسیه (۳۵) و "مال روسیه" مال مردم ایران (۳۶) و محمود برای آبرو حیثیت میجنگد (۳۷) چونکه ناپلئون گفته است هر کسی برای آنچه که ندارد میجنگد (۳۸) و نشانه های بسیار است (۳۹) پودر رختشوئی (۴۰) چای (۴۱) برنج (۴۲) روغن نباتی (۴۳) و کلاً هر آنچه که میشود خورد (۴۴) پس آیا شما نمی بینید (۴۵) که اینها سرطان زاست (۴۶) و باید نداشته باشید (۴۷) ولی لبنانیها باید داشته باشند (۴۸) و فلسطین هم همینطور (۴۹) همانگونه که قبلاً بوسنی هرزگووین داشت (۵۰) و چچن این گوش (۵۱) و چچن آن گوش (۵۲) که وقتی شما زیر بمب و موشک بودید (۵۳) پس اینها کدام گوری بودند که از شما حمایت نکردند (۵۴) ولی شما خودتان را برایشان جر میدهید (۵۵) چون شما خدا دارید ولی آنها ندارند (۵۶) همین محمود را میفرمایم (۵۷) که همه چیز به او مربوط است (۵۸) جز تورم و گرانی (۵۹) ولی ناراحت نباشید (۶۰) بروید بمیرید چون به شما پاداش زیاد میدهیم (۶۱) در بهشت (۶۲) که درخت هم دارد (۶۳) و به شما در بهشت روزی دو استکان چائی میدهیم (۶۴) مفتی (۶۵) و سه بشقاب برنج (۶۶) بازم مفتی (۶۷) و چسفیل فراوان (۶۸) که همان ذرت بو داده است (۶۹) که هرچی هست از محمود بو داده خیلی بهتر است (۷۰) پیف پیف (۷۱) کی اینو بهشت راه داده (۷۲) و ما فرمودیم تمام مردم ایران (۷۳) ولی اینکه ایرانی نیست (۷۴) خاک بر سر وطن فروشش بکنند الهی (۷۵) و همانا ما فقط حرف راست میزنیم (۷۶) همانطوریکه محمود (۷۷) همین (۷۸) دوباره پ ژ گ چ (۷۹) دیگه راست راستی همین !

Saturday, June 21, 2008

حاجی ما آخر خطیم-شاهین نجفی

آقای رئیس جمهور! مادرت رو...

آمريكا
شما به رئيس‌جمهور امريكا می‌گوييد "مادرت رو..."، ولی هيچ اتفاقی نمی‌افتد. شما معروف می‌شويد و درباره آن كتاب می‌نويسيد و ميليون‌ها دلار درآمد كسب می‌كنيد. اما بعد از آن، رئيس‌جمهور از شما شكايت کرده و دادگاه شما را مجبور می‌کند که بابت غرامت، همه‌ پولتان را به رئيس‌جمهور بدهيد!

انگلستان
شما به نخست‌وزير انگلستان می‌گوييد "مادرت رو..."، نخست وزير انگلستان هم به شما می‌گويد "مادر خودت رو..."!

فرانسه
شما به رئيس‌جمهور فرانسه می‌گوييد "مادرت رو...". ميليون‌ها نفر از مردم به خيابان‌ها می‌ريزند و در حمايت از شما به رئيس‌جمهور می‌گويند "مادرت رو..."! رئيس‌جمهور هم درباره جريحه‌دار شدن احساساتش شعری می‌سرايد و در روزنامه‌ها و راديو و تلويزيون منتشر می‌كند!

ژاپن
شما به نخست‌وزير ژاپن می‌گوييد "مادرت رو...". نخست وزير به شما می‌گويد: "ببخشيد، ولی فكر نكنم مادرم از شما خوشش بياد."!

آلمان
شما به صدراعظم آلمان می‌گوييد "مادرت رو...". پليس به سراغ شما می‌آيد و می‌گويد "لطفاً با مادر صدراعظم كاری نداشته باشيد."!

سوئد
شما به نخست‌وزير سوئد می‌گوييد "مادرت رو...". از مردم رأی‌گيری می‌شود كه آيا شما مادر نخست‌وزير را... يا نه؟ اگر رأی مثبت داده شود، شما مادر نخست‌وزير را...! اگر رأی منفی داده شود، نخست‌وزير دست شما را در مقابل دوربين‌های تلويزيونی می‌فشارد و برای شما آرزوی موفقيت می‌كند!

تركيه
شما به رئيس‌جمهور تركيه می‌گوييد "مادرت رو...". رئيس‌جمهور اسلحه‌اش را در می‌آورد و به شما شليک می‌كند. اگر شما كُرد باشيد، رئيس‌جمهور مورد تشويق قرار می‌گيرد! وگرنه او را به دادگاه می‌برند، ولی او در بين راه فرار می‌كند و به يونان پناهنده می‌شود!

سوئيس
شما به نخست‌وزير سوئيس می‌گوييد "مادرت رو...". منشی دفتر نخست‌وزير، شماره تلفن مادر نخست‌وزير را به شما می‌دهد تا شخصاً با خودش هماهنگ كنيد!

هند
شما به نخست‌وزير هند می‌گوييد "مادرت رو...". نخست‌وزير شما را دعوت می‌كند و می‌گويد كه مادرش فوت شده و شيشه خاكستر جسد مادرش را به شما نشان می‌دهد و براي شما آواز می‌خواند و گريه می‌كند. وقتی به خانه برمی‌گرديد، خانواده‌تان را پيدا نمی‌كنيد و سالها به دنبال خانواده خود از اين شهر به آن شهر آواره می‌شويد و سرانجام در فقر و غربت، از غم و گرسنگی می‌ميريد و از داستان زندگی شما بيش از هزار و هفتصد فيلم سينمايی ساخته می‌شود!

كانادا
شما به نخست‌وزير كانادا می‌گوييد "مادرت رو...". نخست وزير به مادرش خبر می‌دهد. مادر نخست وزير مقاله‌ای فمينيستی در روزنامه چاپ می‌كند و تبعيض جنسی را به شدت مورد انتقاد قرار می‌دهد و از شما می‌خواهد که پدر نخست‌وزير را مورد خطاب قرار دهيد!

كلمبيا
شما به رئيس‌جمهور كلمبيا می‌گوييد "مادرت رو..."، بعد وصيتنامه‌تان را می‌نويسيد و در اولين فرصت خودتان را دار می‌زنيد. چند روز بعد جسد شما را در حالی که طناب دار بر گردنتان است و با گلوله سوراخ سوراخ شده و با اسيد سوزانده شده‌ايد، پيدا می‌کنند. پزشک قانونی جسد شما را لاشه سگ تشخيص داده و در حومه‌ شهر دفن می‌كند.

چين
شما به نخست وزير چين مي‌گوييد "مادرت رو...". نخست وزير هم به طور لفظی شما و خانواده‌تان را...! سپس خانواده شما به کره ماه تبعيد می‌شوند!

ايتاليا
شما به نخست‌وزير ايتاليا می‌گوييد "مادرت رو...". روزنامه‌ها خبر رسوايی مادر نخست‌وزير را چاپ می‌كنند و مافيا بخاطر احساسات سکسی شما، به شما پيشنهاد همكاری در زمينه تجارت پورنوگرافی می‌كند! نخست‌وزير هم برای تلافی، يك بازی دوستانه بين تيم محبوب خودش و تيم محبوب شما ترتيب می‌دهد و داور بازی را می‌خرد و تيم محبوب شما را با نتيجه‌ مفتضحانه‌ای شكست می‌دهد!

روسيه
شما به رئيس‌جمهور روسيه می‌گوييد "مادرت رو...". فردای آن روز دچار سانحه شده و در يک تصادف اتومبيل كشته می‌شويد. به خانواده شما اطلاع داده می‌شود كه شما در حال مستی رانندگی ‌كرده‌ايد و شدت تصادف چنان بوده كه بدن شما تكه‌تكه شده است!

عربستان
شما به رئيس‌جمهور عربستان می‌گوييد "مادرت رو...". همه به شما می‌خندند، چون عربستان رئيس‌جمهور ندارد! شما متوجه اشتباه خود می‌شويد و اين دفعه به پادشاه عربستان می‌گوييد "مادرت رو...". همه از خنده دست می‌کشند و پادشاه دستور می دهد زبان شما را قطع ‌كنند!

ايران
شما به رئيس‌جمهور ايران می‌گوييد "مادرت رو..."؟!!! متأسفم دوست من، ديگر دير شده! خيلی وقت است كه رئيس‌جمهور ایران نه تنها مادرت را، بلكه خودت و خواهر و برادر و پدر و اقوام و همسر و فرزندانت را...!

منبع

Thursday, June 19, 2008

روسپیگری در ایران-قسمت دوم

روسپیگری در ایران-قسمت اول

واکنش استادی از دانشگاه علم و صنعت در مقابل یک دانشجو

اعتراض خامنه ای به وزیر علوم اصلاحات

ترویج موسیقی، سفر دانشجو به خارج و اردوهای مختلط از دید خامنه ای کار خیلی بدی است

دوبله فیلم خارجی

زیرنویس این فیلم را با دوبله فارسی آن مقایسه کنید

محتویات بسته پیشنهادی به ایران-ژوئن 2008

اعضای دائم شوراي امنيت سازمان ملل [ايالات متحده، فرانسه، بريتانيا، روسيه و چين]، آلمان و اتحاديه اروپا درخصوص موارد ‏ذيل اظهار آمادگي کرده اند:‏

‏- به رسميت شناختن حق ايران در گسترش تحقيقات، توليد و استفاده از انرژي هسته اي براي اهداف صلح آميز براساس تعهدات ‏پيمان منع گسترش جنگ افزارهاي اتمي [ان پي تي]. ‏

‏- به حساب آوردن برنامه هسته اي ايران به مانند برنامه هسته اي ديگر امضاء کنندگان پيمان منع گسترش اتمي در صورتي که ‏اطمينان بين المللي نسبت به "ماهيت منحصراً صلح آميز" برنامه اتمي ايران جلب شود.‏

اين کشورها همچنين خاطرنشان ساخته اند که در هشت حوزه مي توانند با ايران همکاري نزديک داشته باشند:‏

‎‏1- انرژي اتمي:‏‎
‏- کمک مالي و تأمين فن آوري هاي لازم براي استفاده صلح آميز از انرژي اتمي و ازسرگيري پروژه هاي همکاري فني آژانس ‏اتمي در ايران. ‏

‏- کمک به ساخت رآکتورهاي آب سبک براساس جديدترين فن آوري ها.‏

‏- کمک به تحقيقات و گسترش در زمينه هاي اتمي براساس اين مهم که اطمينان بين المللي نسبت به برنامه هسته اي ايران به تدريج ‏جلب خواهد شد.‏

‏- ضمانت حقوقي درخصوص تأمين سوخت اتمي.‏

‏- همکاري در زمينه مديريت سوخت اتمي مصرف شده و زباله هاي راديواکتيو.‏

‎‏2- سياسي:‏‎
‏- حمايت از ايران به عنوان يکي از کشورهاي مهم و سازنده در امور بين المللي.‏

‏- پيشرفت در گفتگو و همکاري در زمينه منع گسترش اتمي و امنيت منطقه اي.‏

‏- حمايت از برگزاري کنفرانسي پيرامون امنيت منطقه اي.‏

‏- همکاري با افغانستان، به ويژه در زمينه مبارزه با قاچاق مواد مخدر.‏

‎‏3- اقتصادي:‏‎
‏- کمک به عادي شدن روابط اقتصادي و بازرگاني ايران با ديگر کشورهاي جهان و حمايت بي شائبه از ورود کامل ايران به ‏سازمان هاي بين المللي، از جمله سازمان تجارت جهاني. ‏

‎‏4- شراکت در زمينه انرژي:‏‎
‏- کمک به عادي شدن همکاري ها با ايران در زمينه انرژي.‏

‎‏5- کشاورزي:‏‎
‏- کمک به توسعه کشاورزي از طريق فن آوري هاي مدرن به منظور ايجاد خودکفايي براي ايران در زمينه هاي غذايي. ‏

‎‏6- محيط زيست و امور زيرساختي:‏‎
‏- تحقق پروژه هاي مدني در زمينه هاي مختلف، از جمله حمايت از محيط زيست، زير ساخت ها، علوم و فن آوري.‏

‎‏7- هواپيمايي غيرنظامي:‏‎
‏- همکاري در بخش هواپيمايي کشوري و لغو محدوديت صادرات به ايران براي سازندگان بين المللي هواپيما.‏

‎‏8- مسايل بشري و اجتماعي:‏‎
‏- کمک به تعليم و تربيت نيروي انساني در زمينه هايي مانند مهندسي غيرنظامي، کشاورزي و محيط زيست.‏

‏- همکاري در زمينه گسترش ظرفيت پاسخ به مسايل غيرمترقبه، مانند تحقيق پيرامون زلزله نگاري يا پيش بيني بلاياي طبيعي

منبع: روز آنلاین

تمرین تیم فوتبال ایتالیا هم دیدنیه

Sunday, June 15, 2008

فیلم دستگیری معاون دانشگاه زنجان توسط دانشجویان

فیلم دستگیری معاون دانشگاه زنجان توسط دانشجویان در هنگام اقدام به تعرض به یک دختر دانشجو

محمود و سیمین بهبهانی

در پایان مراسمی سيمين بهبهاني شعري از خود خواند و آن را پاسخي به اظهارات اخير احمدي نژاد ‏دانست. اشاره وي به سخنان آبان

گذشته احمدي نژاد در بيرجند بود كه با انتقاد از روشنفكران ايراني و منتقدان خود ‏گفته بود "... اينها شيطان پرستان مدرن اند ، برخي قيافه روشنفكري مي گيرند ، به اندازه يك بزغاله هم از دنيا فهم و ‏شعور ندارند."‏


پاسخ بهبهاني به احمدي نژاد چنين بود:‏

شنيــدم باز هم گوهر فشــاندي

که روشنـــفکر را بزغاله خواندي

ولي ايشــان ز خويشـانت نبـودند

در اين خط جمله را بيــجا نشـاندي ‏

سخـن گفـتــي ز عدل و داد و آنرا

به نان و آب مجــاني کشــاندي

از اين نَقلت که همچون نٌقل تر بود

هياهــو شد عجب توتــــي تکانــدي

سخن هايت ز حکمت دفــتري بود

چه کفتر ها از اين دفتر پراندي

وليــکن پول نفـت و سفره خلــــق

ز يادت رفت و زان پس لال ماندي

سخن از آسمان و ريسمان بود

دريـــغا حرفـي از جنـــگل نراندي

چو از بزغاله کردي ياد اي کاش

سلامـي هم به ميــمون ميرساندي


Saturday, June 14, 2008

جنازه خمینی

جنازه خمینی در یک شکار عکس کاملاً اتفاقی، صحنه تکه پاره شدن کفن خمینی به دست انبوه عزاداران که در تاریخ ثبت گردید

منبع: چریک آنلاین

Thursday, June 12, 2008

یکی از پایه‌ ستون‌های کاخ آپادانا تخریب شد

یکی از پایه‌ ستون‌های کاخ آپادانا در محوطه شوش توسط افرادی ناشناس تخریب شد. این پایه ستون تنها اثر کتیبه دار باقی مانده در بود که در اثر این تخریب، ازبین رفت. محوطه شوش وسعتی 400 هکتاری دارد و این امر حفاظت کامل و اصولی از آن را با مشکل مواجه کرده است. کارشناسان اعتقاد دارند برای جلوگیری از آسیب‌ به این محوطه، باید آن را محصور کرد. منبع